تندرستان را نباشد درد ریش جز به همدردی نگویم درد خویش
گفتن از زنبور بی حاصل بود با یکی در عمر خود ناخورده نیش
تا تو را حالی نباشد همچو ما حال ما باشد تو را افسانه پیش
سوز من با دیگری نسبت مکن او نمک بر دست و من بر عضو ریش
تندرستان را نباشد درد ریش جز به همدردی نگویم درد خویش
گفتن از زنبور بی حاصل بود با یکی در عمر خود ناخورده نیش
تا تو را حالی نباشد همچو ما حال ما باشد تو را افسانه پیش
سوز من با دیگری نسبت مکن او نمک بر دست و من بر عضو ریش